کد مطلب:51766
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:7
رسيدن حضرت موسي به مدين و آغاز ورودش به اين شهر چگونه بود؟
اين جوان پاكباز چندين روز در راه بود، راهي كه هرگز از آن نرفته بود و با آن آشنائي نداشت، حتي بگفته بعضي ناچار بود با پاي برهنه اين راه را طي كند، گفتهاند هشت روز در راه بود، آنقدر راه يافت كه پاهايش آبله كرد.
براي رفع گرسنگي از گياهان بيابان و برگ درختان استفاده مينمود و در برابر اينهمه مشكلات و ناراحتيها تنها يك دلخوشي داشت و آن اينكه به لطف پروردگار از چنگال ظلم فرعوني رهائي يافته است.
كم كم دور نماي «مدين» در افق نمايان شد، و موجي از آرامش بر قلب او نشست، نزديك شهر رسيد، اجتماع گروهي نظر او را به خود جلب كرد، به زودي فهميد اينها شبانهائي هستند كه براي آب دادن به گوسفندان اطراف چاه آب اجتماع كردهاند.
«هنگامي كه موسي در كنار چاه آب مدين قرار گرفت گروهي از مردم را در آنجا ديد كه چارپايان خود را از آب چاه سيراب ميكنند. در كنار آنها دو زن را ديد كه گوسفندان خود را مراقبت ميكنند اما به چاه نزديك نميشوند». قصص/23.
وضع اين دختران با عفت كه در گوشهاي ايستاده و كسي به داد آنها نميرسد و يك مشت شبان گردن كلفت، تنها در فكر گوسفندان خويشند، و نوبت به ديگري نميدهند، نظر موسي را جلب كرد، نزديك آن دو آمد و «گفت كار شما چيست»؟! قصص/23.
چرا پيش نميرويد و گوسفندان را سيراب نميكنيد.
براي موسي اين تبعيض و ظلم و ستم، اين بيعدالتي و عدم رعايت حق مظلومان كه در پيشاني شهر مدين به چشم ميخورد قابل تحمل نبود، او مدافع مظلومان بود و به خاطر همين كار، به كاخ فرعون و نعمتهايش پشت پا زده و از وطن آواره گشته بود، او نميتوانست راه و رسم خود را ترك گويد و در برابر بيعدالتيها سكوت كند.
دختران در پاسخ او «گفتند ما گوسفندان خود را سيراب نميكنيم تا چوپانان همگي حيوانات خود را آب دهند و خارج شوند» و ما از باقيمانده آب استفاده ميكنيم.
و براي اينكه اين سؤال براي موسي بيجواب نمايند كه چرا پدر اين دختران عفيف آنها را به دنبال اين كار ميفرستد؟ افزودند «پدر ما پيرمرد كهنسالي است» پيرمردي شكسته و سالخورده. نه خود او قادر است گوسفندان را آب دهند و نه برادري داريم كه اين مشكل را متحمل گردد، و براي اينكه سربار مردم نباشيم چارهاي جز اين نيست كه اين كار را ما انجام دهيم.
موسي از شنيدن اين سخن سخت ناراحت شد، چه بيانصاف مردمي هستند كه تمام در فكر خويشند و كمترين حمايتي از مظلوم نميكنند؟!
جلو آمد دلو سنگين را گرفت و در چاه افكند، دلوي كه ميگويند چندين نفر ميبايست آن را از چاه بيرون بكشند، با قدرت بازوان نيرومندش يك تنه آنرا از چاه بيرون آورد. و «گوسفندان آن دو را سيراب كرد». قصص/24.
ميگويند هنگامي كه نزديك آمد و جمعيت را كنار زد به آنها گفت شما چه مردمي هستيد كه به غير خودتان نميانديشيد؟ جمعيت كنار رفتند و دلو را به او دادند و گفتند «بسم الله» اگر ميتواني آب بكش، چرا كه ميدانستند دلو به قدري سنگين است كه تنها با نيروي ده نفر از چاه بيرون ميآيد، آنها موسي را تنها گذاردند، ولي موسي با اينكه خسته و گرسته و ناراحت بود، نيروي ايمان به ياريش آمد و بر قدرت جسميش افزود و با كشيدن يك دلو از چاه همه گوسفندان آن دو را سيراب كرد.
«سپس به سايه روي آورد و به درگاه خدا عرض كرد خدايا هر خير و نيكي بر من فرستي من به آن نيازمندم». قصص/24.
آري او خسته و گرسنه بود. او در آن شهر غريب و تنها بود و پناهگاهي نداشت، يك قدم براي خدا برداشتن و يك دلو آب از چاه براي حمايت مظلوم ناشناختهاي كشيدن، فصل تازهاي در زندگي موسي ميگشايد، و يك دنيا بركات مادي و معنوي براي او به ارمغان ميآورد، گمشدهاي را كه ميبايست ساليان دراز به دنبال آن برگردد در اختيارش ميگذارد.
و آغاز اين برنامه زماني بود كه ملاحظه كرد «يكي از آن دو دختر كه با نهايت حيا گام بر ميداشت و پيدا بود از سخن گفتن با يك جوان بيگانه شرم دارد به سراغ او آمد، و تنها اين جمله را گفت پدرم از تو دعوت ميكند تا پاداش و مزد آبي را كه از چاه براي گوسفندان ما كشيدي بتو بدهد»! قصص/25.
برق اميدي در دل او جستن كرد، گويا احساس كرد واقعه مهمي در شرف تكوين است، و با مرد بزرگي روبرو خواهد شد، مرد حقشناسي كه حتي حاضر نيست زحمت انساني، حتي به اندازه كشيدن يك دلو آب بدون پاداش بماند، او بايد يك انسان نمونه يك مرد آسماني الهي باشد.
آري آن پيرمرد كسي جز شعيب، پيامبر خدا نبود كه ساليان دراز مردم را در اين شهر به خدا دعوت كرده و نمونهاي از حقشناسي و حقپرستي بود. امروز كه ميبيند دخترانش زودتر از هر روز به خانه بازگشتند جويا ميشود و هنگامي كه از جريان كار آگاه ميگردد تصميم ميگيرد دين خود را به اين جوان ناشناس هر كه باشد ادا كند.
قصه هاي قرآن
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.